فسخ نکاح

این مقاله در ارتباط با دعوای فسخ نکاح و دادگاه صالح و همچنین نمونه دادخواست آن می باشد که هریک از زوجین در صورتی که بخواهند عقد نکاح را از طریق دادگاه فسخ نمایند این مقاله برای آن ها کاملا کاربردی و به زبان عامیانه می باشد به صورتی که محتویات آن خلاصه و حاوی نکات مفید می باشد. ما را در ادامه همراهی نمایید.

عقد نکاح به سه طریق منحل و رابطه زناشویی قطع می گردد:

1- طلاق

2- فسخ

3- بذل مدت

حال به توضیح این موارد می پردازیم

1- طلاق: شوهر در موارد نامحدود و زن در موارد محدودی که قانون برای او در نظر گرفته می توانند با مراجعه به دادگاه خانواده تقاضای طلاق نمایند.

2- فسخ: وجود بعضی عیوب در زن یا شوهر موجب انحلال عقد نکاح و قطع رابطه زناشویی می گردد.
به عنوان مثال ناتوانی جنسی در شوهر و یا جزام و زمین گیری در زن، البته استفاده از این حق برای زن و شوهر در صورتی است که از وجود این عیوب قبل از وقوع عقد مطلع نبوده باشند در غیر این صورت نمی توانند از این حق علیه دیگری استفاده نمایند.

3-بذل مدت: بذل مدت مختص نکاح منقطع یا غیر دائم (صیغه) می باشد و شوهر می تواند هر وقت که مایل باشد باقیمانده مدت نکاح منقطع را به ببخشد و یا به عبارتی بذل نماید.

فسخ در لغت:

فسخ در لغت به معنای نقض، زایل گردانیدن، تباه کردن و شکستن آمده است.

فسخ نکاح چیست؟

مطابق قانون مدنی ایران ، فسخ نکاح یکی از موارد انحلال ازدواج می باشد. هرگاه ازدواج ضرر و زیانی را مطابق قانون متوجه یکی از طرفین نماید شخص متضرر می تواند مطابق موارد ذیل برای جبران ضرر و زیان تقاضای فسخ عقد نکاح را تقدیم دادگاه بکند. فسخ نکاح متفاوت از طلاق و آثار آن است.

مقتضی خانواده و محیط آن مبتنی بر ثبات و بقاء است و دیدگاه قانون هم بر این می باشد که اساس خانواده پابرجا باشد اما قانون گذار برای جلوگیری از ضرر و زیان احتمالی یکی از زوجین که در معرض عیوب پر اهمیت قرار می‌گیرد به طور صریح و مشخص موارد فسخ نکاح را معین کرده است.

عیوب در آقا و اعمال حق فسخ از جانب خانم:

عیوب مختص آقا در ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن هرگاه مرد به دلیل عارضه‌ای ناتوان از انجام عمل زناشویی باشد قانون به خانم حق می‌هد که ازدواج را فسخ نماید:

۱- عنن: ناتوانی مرد در نعوظ به شرط آنکه بعد از گذشت مدت یک سال از تاریخ رجوع زن به دادگاه، رفع نشود عنن در صورتی که پس از عقد ایجاد شود نیز زن را صاحب حق فسخ نکاح می‌کند.

۲- خصاء: که عارضه مربوط به اخته شدن مرد است.

۳- مقطوع بودن آلت تناسلی

عیوب در خانم و اعمال حق فسخ از جانب آقا:

عیوب مختص خانم در ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن اگر این عیوب در هنگام عقد موجود باشد و آقا بدون آگاهی به آنها با خانم ازدواج کرده باشد. (مواد ۱۱۲۴ و ۱۱۲۶ ق. م.) قانون به آقا حق فسخ ازدواج را می‌ دهد.
۱- قرن: استخوانی است در فرج که مانع نزدیکی می‌گردد
۲- جذام: بیماری پوستی
۳- برص: نوعی بیماری پوستی‏ که بر اثر آن لکهای معمولاً بزرگ سفید یا سیاه در بدن پدید می‏آید
۴- افضاء: یکی شدن مجرای بول و حیض را اِفضاء می‌گویند
۵- زمین‌گیری
۶ نابینایی از دو چشم

فسخ نکاح

عیوب مشترک در خانم و آقا که موجب فسخ نکاح می شود:

جنون تنها مصداق عیوب مشترک در زوجین می باشد که موجب حق فسخ نکتح می‌شود. بر طبق ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی، جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ ازدواج است.

تدلیس و فریب در ازدواج:

تدلیس در لغت به معنی فریب دادن، پنهان کردن، تاریک ساختن و مبهم کردن است.

حق فسخ نکاح بدلیل تدلیس و فریب در ازدواج:

یکی دیگر از مواردی که به خانم یا آقا حق فسخ عقد ازدواج را می‌دهد، تدلیس یا فریب در ازدواج است. یعنی یکی از طرفین صفت‌هایی را به خود نسبت می دهد که آن ها را ندارد. به عنوان مثل یکی از طرفین خودش را دارای تحصیلات عالی یا ثروتمند یا متخصص در هنر خاصی معرفی کند، اما بعد از این که خطبه عقد جاری شد، شخص فریب خورده متوجه شود که تمام چیزهایی که درباره طرف مقابل تصور می‌کرده ، دروغ بوده است.

در مورد استرداد جهیزیه بیشتر بخوانید:استرداد جهیزیه و نکات قانونی آن |آپدیت شده |استرداد جهیزیه با سیاهه،بدون سیاهه|وکیل خانوادگی

تفاوت تدلیس و فریب با تخلف از شرط صفت در ازدواج:

شرط صفت یعنی این که صفت خاصی در شخص شرط شده باشد، ولی بعد از عقد معلوم شود که فرد فاقد آن وصف بوده است (ماده ۱۱۲۸ ق. م.). صفت شرط شده می بایست دارای نفع و فایده‌ای عقلایی و مشروع باشد. ثانیاً  می بایست صفتی باشد که موجب ترغیب فرد شود. یعنی فرد با اتکا به این صفت، با شخص ازدواج کند؛ این می‌تواند اوصاف ظاهری، و یا درباره‌ شخصیت مادی و معنوی فرد باشد که در موارد تخلف از شرط صفت نیز به استناد ماده ۱۱۲۸ عقد قابل فسخ خواهد بود.

تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت در عقد نکاح:

در این است که در تدلیس فرد قصد فریب دارد، ولی در تخلف از شرط صفت، فرد چنین نیتی ندارد و واقعاً خود را واجد آن صفت می‌داند، اما بعد از عقد متوجه می‌شود که دارای آن وصف خاص نیست. مثل اینکه دختر یا پسری خود را منتسب به خانواده‌ای دارای ثروت و مقام بداند، ولی بعدا متوجه شود که نسبتی با آن خانواده ندارد.

تفاوت فسخ نکاح و طلاق در چیست؟

۱- طلاق منوط به تشریفات خاصی است، مثل اجرای صیغه مخصوص و حضور دو شاهد عادل (مرد). ولی فسخ نکاح تنها به اراده صاحب حق انجام می‌پذیرد (ماده ۱۱۳۲ قانون مدنی) و تنها کافی است به اطلاع طرف مقابل برسد.
۲- طلاق در صورتی درست است که شرایط خاصی در زن موجود باشد ولی رعایت این ترتیب در فسخ نکاح شرط نیست (ماده ۱۱۳۲ ق. م.). به عنوان مثال فسخ نکاح در دوران عادت زنانگی و نفاس زن ممکن است. در حالی که طلاق زن در این دوران درست نیست. (ماده ۱۱۴۰ ق. م.)
۳- پیش از وقوع طلاق باید از دادگاه حکم یا اذن گرفته شود، ولی فسخ نکاح نیاز به این اقدام ندارد و رسیدگی دادگاه محدود به احراز وجود حق فسخ است و تکلیفی در باب اصلاح زوجین و ارجاع به داوری ندارد.
۴- طلاق مخصوص نکاح دائم می باشد ولی موارد فسخ نکاح در دائم و منقطع یکسان است (مواد ۱۱۵۲ و ۱۱۵۳ ق. م.)
۵- طلاق حق و اختیار مرد است، در حالی که فسخ نکاح ممکن است از جانب زن نیز واقع شود.
۶- در طلاق رجعی شوهر می‌تواند در زمان عده به همسر خود رجوع کند، اما در فسخ نکاح امکان رجوع وجود ندارد، و تشکیل دوباره خانواده جز با نکاح جدید ممکن نیست.
۷- در صورتی که مرد پیش از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهریه است (ماده ۱۰۹۲ ق. م.) ولی در فسخ نکاح زن حق مهریه ندارد، مگر در صورتی که موجب فسخ، عنن باشد که زن مستحق نصف مهریه است.
۸- اگر بین زوجین سه بار طلاق اتفاق بیفتد آنها دیگر نمی‌توانند با یکدیگر ازدواج کنند مگر با آمدن محلل. اما فسخ هرچند بار که بین زن و مرد اتفاق افتد ایجاد حرمت نمی‌کند.

ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات):

چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تکمن مالی، موقعیت ‌اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آن‌ها واقع شود مرتکب به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال‌ محکوم می‌گردد.

مواردی که در این ماده ذکر شده است اصطلاحآ به صورت تمثیلی است یعنی ممکن است مصادیق فریب در ازدواج ، کتمان ازدواج قبلی یا رابطه نامشروع منجر به ازاله بکارت قبلی یا تظاهر به دوشیزدگی باشد.

در تمامی موارد تخلف از شرط صفت، تدلیس محقق نمی‌گردد، بلکه زمانی تدلیس به حساب می­آید که قصد فریب و گول زدن لحاظ شده باشد.

فسخ نکاح

در مورد فسخ نکاح به صورت ذیل میتوان طرح دعوا کرد:

به محض اطلاع از موجبات فسخ ، عقد را خود ذیحق فسخ نماید و به موجب اظهارنامه مراتب اعمال اراده خود را به طرف مقابل اطلاع دهد. سپس با تقدیم دادخواست به دادگاه صدور حکم بر تأیید فسخ را طلب کند.

نکته مهم این است که باید یاداور شویم که در حال حاضر ثبت دادخواست از طریق دفاتر خدمات قضایی صورت می گیرد

ضمن دادخواست به تأیید فسخ، می‌توان صدور حکم بر اموری، چون استرداد جهیزیه، مطالبه مهریه و نفقه و اجرت المثل را مطالبه کرد.

مدارک لازم برای فسخ نکاح:

1-مدارک شناسایی اعم از کارت ملی و شناسنامه

2-عقدنامه

پیشنهاد میشود این مطلب را از دست ندهید:صفر تا صد طلاق از طرف مرد-مزایا و معایب-تقسیط مهریه- کاملا کاربردی و به زبان ساده

دادگاه صالح برای رسیدگی به فسخ نکاح:

مرجع صالح برای رسیدگی دعوای فسخ فسخ نکاح دادگاه خانواده شهرستان مربوطه می باشد.

گروه وکلای حکمت:

در صورت نیاز به برقراری ارتباط با وکیل خانواده گروه وکلای حکمت و دریافت مشاوره حقوقی و تنظیم دادخواست فسخ نکاح توسط وکیل با شماره های درج شده در سایت تماس حاصل فرمایید.

4.5/5 - (2 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماس با وکیل(کلیک کن)