وکالت بلاعزل

در این مقاله خواهیم گفت وکالت بلاعزل چیست و خیانت در وکالت بلاعزل چگونه است و شما را با وکیل متخصص وکالت بلاعزل راهنمایی خواهیم کرد .

 وکالت بلاعزل چیست ؟

سندی است محضری و رسمی که از طریق دفترخانه اسناد رسمی توسط موکل به وکیل داده میشود که در کار مشخصه ای که خلاف مفهوم ماده 10 قانون مدنی نباشد اختیارات واسعه و تمام و کمال را تا اجرای موضوعیت وکالت انجام دهد و عزل آن توسط موکل جایز نبوده لکن قانونگذار میگوید اگر فرضاً دلائل و مدارک و شواهدی کامل دلالت بر عدول از وکالتنامه وجود داشته باشد باید به دادگاه مراجعه و پس از اثبات حق رأی به ابطال وکالتنامه داده شود.

انواع وکالت بلاعزل :

1-وکالت بلاعزل خاص

2-وکالت بلاعزل عام

 وکالت بلاعزل خاص :

یعنی اینکه فقط در امور تعیین شده وکیل اختیار دارد و موکل در آن امور خاص حق عزل وکیل را ندارد .

وکالت بلاعزل عام :

که وکیل در کلیه امور زندگی موکل حق عمل ، پیگیری و استیفا دارد و تا زمانی که موکل زنده است عقد وکالت باقی خواهد ماند و وکیل عزل نمی گردد مگر با فوت موکل . 

ماهیت وکالت بلاعزل :

وکالت بلا عزل سندی است محضری و رسمی که از طریق دفترخانه اسناد رسمی توسط موکل به وکیل داده میشود.

بلا عزل بودن وکالت هیچ ارتباطی به موضوع آن یعنی اموری که انجام آن به عهده وکیل گذاشته شده است ندارد و صرفا به سلب حق موکل در برکناری وکیل مربوط می شود.

راههای انحلال وکالت بلاعزل :

از آنجاییکه عقد وکالت( وکالت بلاعزل) جزء عقود جایز محسوب می شود با فوت و یا جنون هر یک از طرفین عقد( وکیل یا موکل) و یا استعفای وکیل از بین می رود.

از بین رفتن وکالت بلاعزل به موت و جنون وکیل یا موکل:

وکالت عقدی است که شخصیت طرفین علت عمده عقد است و با فوت هر کدام یکی از ارکان به هم می خورد. جنون را نیز باید در حکم موت محسوب کرد. طبیعت وکالت همچنان باقی می ماند و در اثر فوت و جنون هر یک از دو طرف عقد وکالت از بین می رود؛ زیرا ظاهر این است که طرفین خواسته اند تا رابطه حقوقی میان آنها وکالت باشد، منتها، وکالتی که نتوانند به میل خویش بهم بزنند. پس طبیعی است که آثار دیگر جایز بودن عقد، از جمله انحلال آن به فوت و جنون، حفظ شود. در فرضی هم که بقای وکالت تصریح می شود باید گفت آنچه به طرف قرارداد اعطا شده است حق است نه نیابت و وکالت.

از بین رفتن وکالت بلا عزل به حجر وکیل یا موکل:

 یکی از موارد دیگری که برای انحلال قهری وکالت در قانون مدنی پیش بینی شده حجر وکیل یا موکل و در مواردی حتی سفیه شدن هر یک از طرفین زمانی که برای انجام مورد وکالت بلاعزل احراز رشد شرط می باشد ضروری است.

مطابق با ماده ۶۸۱ قانون مدنی:

«محجوریت موکل موجب بطلان وکالت بلاعزل می شود، مگر در اموری که حجر مانع از اقدام در آن نباشد»

پیشنهاد ما برای شما:وکالتنامه چیست ؟ حدود اختیارات وکیل-نمونه وکالتنامه- کاملاً کاربردی

از بین رفتن وکالت بلا عزل به واسطه انجام شدن موضوع وکالت:

مطابق با ماده ۶۸۳ قانون مدنی:

هرگاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است خود انجام دهد یا به طور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل باشد بجا آورد مثل آن که مالی را که برای فروش آن وکالت داده بود خود بفروشد وکالت منفسخ می شود» هر چند که قانون از سه عنوان گوناگون «از بین رفتن و تعلق وکالت» و «انجام مورد وکالت» و «بجا آوردن عمل منافی با وکالت» نام برده است همه آنها از حیث انفساخ مشترک هستند جز آن که انجام دادن مورد وکالت یا اقدام به عمل منافی از طرف موکل، گذشته از منتفی ساختن موضوع  وکالت بلاعزل، نسخ ضمنی آن نیز هست.

از بین رفتن موضوع وکالت بلاعزل ممکن است به یکی از دو صورت ذیل باشد:

  • از بین رفتن موضوع در اثر حوادث خارجی یا اقدام اشخاص ثالث: مانند آن که حیوان عرضه شده برای اجاره بمیرد یا کالای مورد وکالت فروش بسوزد یا موسسه ای که وکیل آن را اداره می کند منحل شود
  • از بین بردن موضوع وکالت به وسیله موکل: مانند اینکه خانه مورد فروش را ببخشد یا وصیت کند یا کالایی را که برای انفاق آن وکالت بلاعزل داده است خود مصرف کند.

برکنار کردن وکیل در وکالت بلاعزل توسط موکل :

کسی که به دیگری وکالت بلا عزل داده ، می تواند هر وقت بخواهد وکیل خود را عزل کند مگر آنکه وکالت وکیل یا عدم عزل وکیل در ضمن عقد وکالت شرط شده باشد که در این حالت موکل دیگر حق عزل وکیل را از خود ساقط می نماید.

ولکن بلاعزل بودن وکالت مانع از این نیست که خود موکل ( کسی که وکالت داده است ) شخصا خود مورد وکالت را انجام دهد بنابراین با انتقال مورد وکالت توسط خودتان ، وکیل دیگر نمی تواند از آن وکالتنامه استفاده کند.

وکالت بلاعزل

انجام موضوع وکالت در وکالتنامه بلاعزل توسط موکل :

موکل (کسی که وکالت داده است)  ،میتواند خود شخصا مال موضوع وکالت را به دیگری انتقال دهد مادامی که مال موضوع وکالت به کسی انتقال داده نشده باشد در غیر اینصورت امکان دارد به جهت ارتکاب جرم کیفری تحت تعقیب قرار گیرد

از همین رو بهتر است در وکالتنامه های بلاعزل اختیارات در امور جزیی داده شود نه امور کلی.

عباراتی که در وکالتنامه ها موجب بلاعزل شدن آن می گردد :

  1. موکل حق عزل وکیل مرقوم را ضمن عقد خارج لازم از خود  سلب و ساقط نمود….
  2. موکل حق عزل وکیل مرقوم را بمدت ( 3سال ،50 سال ،99 سال ) را از خود سلب و ساقط نمود….

وکالت بلاعزل در دعاویی طلاق :

 معمولاً توسط یکی از زوجین به دیگری از طریق دفاتر اسناد رسمی داده میشود که راجع به طلاق خلعی ، رجعی، بائن، مبالات، حق حضانت اطفال، راجع به مهریه، نفقه، اجرت المثل و هر نوع مورد دیگری دارند یکی از طرفین بدون نیاز به حضور دیگری مبادرت به طلاق از طریق محاکم نماید و اینگونه وکالتنامه های بلاعزل قابلیت اجرائی در تمام مراحل را دارند.

وکالت بلاعزل در فروش املاک :

اگر به شخصی وکالت بلاعزل داده شود و وکیل نسبت به فروش املاک و مستغلات موکل خود اقدام و وجوه دریافتی از معامله را در متن وکالتنامه بلاتکلیف بگذارد. در این راستا چنانچه قصد بر پرداخت ثمن معامله از راه فروش باشد صراحت ماده 338 قانون مدنی که میگوید تملیک عین باید به عوض معلوم باشد میتواند موکل حق خود را استیفاء کند.

وکالت بلاعزل در حضانت فرزند مشترک :

مطابق با ماده 10 قانون مدنی اگر قراردادهای خصوصی مغایر با قانون نباشند نافذ هستند بدین معنی که قانونگذار میگوید دختر تا 9 سال قمری به بلوغ شرعی میرسد و حق انتخاب را با یکی از ابوین میتواند داشته باشد و پسر (اولاد ذکور) همین امتیازات در سنین 15 سال قمری میرسد و در اینجاست که اگر تضادی بین وکالتنامه و حق انتخاب به وجود آید مرجع رسیدگی دادگاه خواهد بود.

مدارک مورد نیاز برای تنظیم وکالتنامه :

 کارت ملی و شناسنامه وکیل و موکل به همراه کپی آنها، و در مواردی که برای خرید و فروش خودرو یا ملکی، وکالت بلا عزل داده می شود، باید سند و مدارکی که نشان‌دهنده مالکیت موکل است نیز به دفترخانه‌ها تسلیم گردد.

مرجع صالح برای نگارش و تنظیم وکالت بلا عزل :

برای تنظیم وکالت نامه طرق مختلفی وجود دارد گاهی طرفین به صورت یک سند عادی مبادرت به تنظیم وکالت نامه می کنند، این امر اگرچه در صورت احراز شرایط صحت در دادگاه واجد آثار حقوقی است اما اگر وکالت بلا عزل به صورت سند رسمی تنظیم شود ضمانت اجرای قانونی محکمی برای تخطی از آن در نظر گرفته شده که سند عادی فاقد آن است. برای تنظیم وکالت بلا عزل باید به دفاتر ثبت اسناد و املاک یا اداره ثبت اسناد و املاک مراجعه شود.

گروه وکلای حکمت

گروه وکلای حکمت با پیگیری های مستمر و به موقع در مورد پرونده های موکلین در زمینه اختلافات و دعاوی  حقوقی و کیفری و خانواده و ثبتی سعی دارد که یک تیم قوی و با بهره مندی از علم نوین حقوقی با مشاوره های خود  شما هموطنان گرامی را در مواجه شدن با مشکلات در پیشنهاد یک راه درست حقوقی و قانونی  راهنمایی و هدایت  کند و با امکانات مشاوره های حقوقی و کیفری آنلاین و مشاوره های تلفنی و مشاوره های حضوری در تهران با منشور اخلاقی مسئولیت پذیری رضایت هموطنان را به دنبال خواهد داشت

Rate this post

2 دیدگاه

  1. سلام
    بنده در سال ۹۸ وکالت یا همان حق طلاق رو از طریق دفتر خانه به همسرم دادم و به سر دفتر عرض کردم که وکالت نامه را به گونه ای تنظیم کنید که فردا پس فردا از دست من کاری بر بیاید منظورم عزل وکیل بود .بعد از این که خانواده ها به مشکل بر خوردند من در همان دفتر خانه حضور یافته و نسبت به عزل وکیل اقدام کردم و در سامانه ssaa که سامانه ثبت اسناد کشور هست این عزل وکالت بنده ثبت شده است.بعد از دو ماه خانمم درخواست طلاق دادند و بنده هم درخواست مختومه شدن پرونده طلاق رو به قاضی تحویل دادم و خواستار این شدم که با توجه به این که بنده عزل وکیل کردم مایل به انجام طلاق نیستم…بعد از دو روز از دادگاه خانواده با من تماس گرفتند و بنده به شعبه مراجعه کردم و گفتند که در فیلد وکالت نامه حق عزل وکیل دارد درج شده است اما در متون حقوقی عبارت ….. سلب و ساقط نمود درج شده است و به همین خاطر پرونده طلاق ما سه ماه است که در دست پیگیری است و موضوع وکالت به اداره ی ثبت و اسناد رفته که آیا وکالت‌نامه عزل وکیل را مقدم بشماریم یا وکالت نامه طلاق تقدیمی به همسر را … خواهشمندم اگر میشود مرا راهنمایی فرمایید و حدسیات و گمان خود را در مورد این که آیا حق طلاق را به من میدهند یا همسرم

    ممنونم

  2. جهت فروش سهام ؛ وکالت بلاعزل به شریکم را ؛به صورت رسمی و دریافت حق ثمن به ایشان دادم همچنین در وکالت نامه بدلیل عدم آگاهی اینجانب نوشته شد ضمن عقد خارج ؛ حق فسخ وکالت را ندارم؛ در حالی که هیچ بیع و قولنامه فروش سهام وجود ندارد؛ و در وکالتنامه حق مالکیت سهام را از خودم سلب نکرده ام؛ و وکیلم تا کنون هیچ اقدامی جهت فروش سهامم نکرده است؛ حال بعد از گذشت 8 سال اینجانب قصد فروش سهامم را به شخصی دارم؛ وکیل اینجانب بعد آگاهی به من گفته است که من سهام شما را نه بصورت رسمی ؛ بلکه از طریق قولنامه ودفترخانه رسمی ؛ سهام شما را فروخته ام ؛ گفتم حالا که ادعا میکنی سهامم را فروخته ای ؛ چرا حق ثمن سهامم را پرداخت نمیکنی ؛ پاسخ میدهد ؛ با وکالت بلاعزل و اجازه دریافت حق ثمن ؛ شما هیچ مالکیتی نسبت به سهامتان ندارید که من حق ثمن را به شما بدهم. 1- آیا اقدام فروش سهام از طریق قولنامه و دفاتر رسمی قانونی میباشد؟ 2- آیا ایشان میتواند ثمن ؛ حق مالکیت سهامم را به من پرداخت نکند؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماس با وکیل(کلیک کن)